با سلام
جناب 206 (اتفاق سابق !!!) در مقاله اخیرتان با بی شرمی تمام حتی هویت مستعار سابق خودتان را هم منکر شده اید و این نشان می دهد که آنقدر مغرض و منافق هستید که حتی حاضر نیستید با یک نام مستعار و هویت نسبتا شناخته شده فعالیت کنید ...
در این کامنت مختصر می خواهم تنها چند نمونه کوچک از هزاران اثر انگشت و شواهدی که اثبات می کند شما همان اتفاق هستید را ارائه کنم تا خوانندگان بدانند حتی یک سطر از حرفهای دروغ گویی چون شما را نمی توان باور کرد :
1) از همان روز ابتدای فعالیتتان همه مخاطبین متفق القول و یک صدا بودند که این 206 همان اتفاق است و این نشان می دهد که کارتان تا چه حد تابلو بوده !
2) نثر و انشای کاملا منطبق بر مقالات قبلی که آقای اتفاق (یعنی خودتان 206) ارائه داده بود ، مقاله پشت پرده های طاق بستان و ارض موعود و ...
3) انطباق کامل و باور نکردنی و دقیق صفحه آرایی مقالات گذشته تان با مقالات اخیر از جمله :
الف) در هر دو نمونه شما عادت به استفاده از واژگانی لغتنامه ای و شاذ و متروک ! داشته اید که ناچارا برای قرائت درست عوام! آنها را اعراب گذاری نموده اید .
ب) استفاده از فونت و سایز دقیقا مشابه و یکسان در متن هر دو نمونه .
ج) استفاده از خط تراز دقیقا یکسان و پاراگراف بندی کاملا مشابه در هر دو نمونه ، بطوری که وقتی اقدام به اندازه گیری آنها کردم حتی یک میلیمتر هم با هم مو نمی زدند !
د)همه جه برای شماره گذاری زیر نوشتها بعد از عدد از علامت پرانتز استفاده کرده اید مثلا :
1)...
2)...
3)...
هـ)در هر دو نمونه برای معرفی منبع و مراجع دقیقا این شیوه را استعمال کرده اید :
(نام نویسنده ، نام کتاب ، محل انتشار ، نام ناشر ، سال نشر)
برای مثال :
در مقاله اخیرتان (مرسوله یازدهم) :
1)ناصر پورپیرار ، هخامنشیان ، تهران ، نشر کارنگ ، 1379
در مقاله «ارض موعود» ص 10 :
1) مآخذ :
محمود طلوعی ، آفت جهانی ، تهران ، انتشارات هفته ، 1366
و جالب است در هر دو نمونه از علامت ویرگول جهت جداسازی استفاده کرده اید و نه مثلا خط فاصله و اسلش و ستاره و ...
و)جالبترین و لو دهنده ترین مورد ، استفاده از یک خط ناقص و کوتاه برای جدا کردن مطالب زیر نویس از متن اصلی .
آقای اتفاق ، اینها تنها چند نمونه از ریز بینیهای انجام شده در مقالات شما بود ، هر چند نیازی به این ریزبینیها نبود و آنقدر استایل و لحن نوشتاریتان در هر دو مقالات مشابه است که از همان روز اول همه شناختند که نویسنده این مقالات همان اتفاق سابق است .